جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بیزاری: (تعداد کل: 1)

بیزاری

(حامص) برائت: تبری، تبرئه؛ بیزاری از فام و عیب. براءه. (یادداشت مؤلف). تنصل؛ از گناه بیزاری کردن. (زوزنی).
- بیزاری جستن؛ تبری کردن. بیزاری جستن از فرزند؛ نفی او کردن. (یادداشت مؤلف).
- بیزاری نمودن؛ تبری جستن. بیزاری جستن.
|| در تداول امروز، کراهت. تنفر. نفرت و اشمئزاز. بی میلی.
- بیزاری گرفتن؛ نفرت...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.