جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بیرنگ: (تعداد کل: 2)

بیرنگ

[رَ] (ص مرکب) (از: بی + رنگ) که رنگ ندارد. که فاقد لون است. بدون رنگ. عدیم اللون: آب ماده ای است بیرنگ. || (اِ مرکب) نشان و هیولایی باشد که نقاشان و مصوران، مرتبهء اول بر کاغذ و دیوار بکشند و بعد از آن قلم گیری کنند و رنگ...

بیرنگ

[رَ] (اِخ) برنگ. خلیج برنگ. دریای بیرنگ. باب بیرنگ. (یادداشت مؤلف). رجوع به برنگ و باب برنگ شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.