جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بیرنگ: (تعداد کل: 2)
بیرنگ
[رَ] (ص مرکب) (از: بی + رنگ) که رنگ ندارد. که فاقد لون است. بدون رنگ. عدیم اللون: آب ماده ای است بیرنگ. || (اِ مرکب) نشان و هیولایی باشد که نقاشان و مصوران، مرتبهء اول بر کاغذ و دیوار بکشند و بعد از آن قلم گیری کنند و رنگ...
بیرنگ
[رَ] (اِخ) برنگ. خلیج برنگ. دریای بیرنگ. باب بیرنگ. (یادداشت مؤلف). رجوع به برنگ و باب برنگ شود.