جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بشکسته: (تعداد کل: 1)
بشکسته
[بِ کَ تَ / تِ] (ن مف) شکسته :
دشمنت خسته و بشکسته و پابسته به بند.
(تاریخ بیهقی).
رجوع به شکسته شود.
دشمنت خسته و بشکسته و پابسته به بند.
(تاریخ بیهقی).
رجوع به شکسته شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.