جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه برطپیدن: (تعداد کل: 1)
برطپیدن
[بَ طَ دَ] (مص مرکب) طپیدن. تپیدن. بی قراری کردن :
نرنجم ز خصمان اگر برطپند
کزین آتش پارسی در تبند.سعدی.
- دل برطپیدن؛ مضطرب و پریشان شدن :
چو ارجاسب پیکار زآنگونه دید
ز غم سست گشت و دلش برطپید.فردوسی.
و رجوع به طپیدن و تپیدن شود.
نرنجم ز خصمان اگر برطپند
کزین آتش پارسی در تبند.سعدی.
- دل برطپیدن؛ مضطرب و پریشان شدن :
چو ارجاسب پیکار زآنگونه دید
ز غم سست گشت و دلش برطپید.فردوسی.
و رجوع به طپیدن و تپیدن شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.