جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه برخش: (تعداد کل: 1)
برخش
[بَ رَ] (اِ) پشت ستور باری. (منتهی الارب). پشت اسب. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) :
روز هیجا از سر چابک سواری بردری
از برخش و ران اسب خصم کیمخت و بغند.
سوزنی.
روز هیجا از سر چابک سواری بردری
از برخش و ران اسب خصم کیمخت و بغند.
سوزنی.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.