جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه برافکندن: (تعداد کل: 1)
برافکندن
[بَ اَ کَ دَ] (مص مرکب)برانداختن. افکندن. دور کردن. (ناظم الاطباء) : خالد... نام پدر از خطبه برافکند. (تاریخ سیستان).
چو بر جنگ پیلانت باشد شتاب
بهامون برافکن پراکنده آب.
اسدی (گرشاسب نامه).
|| قی کردن. استفراغ کردن : و کسی را که خون از گلو همی برافکند سود دارد. (الابنیه عن حقایق الادویه)....
چو بر جنگ پیلانت باشد شتاب
بهامون برافکن پراکنده آب.
اسدی (گرشاسب نامه).
|| قی کردن. استفراغ کردن : و کسی را که خون از گلو همی برافکند سود دارد. (الابنیه عن حقایق الادویه)....
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.