جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بدگر: (تعداد کل: 1)
بدگر
[بَ گَ] (ص مرکب) بدکننده. بدکار :
هر که او بدگر است و بدکار است
گر چه زنده ست کم ز مردار است.سنایی.
مکن بد میامیز با بدگران
ز بد کردن بدگران کن کران.
شمسی (یوسف و زلیخا).
و رجوع به بدگری شود.
هر که او بدگر است و بدکار است
گر چه زنده ست کم ز مردار است.سنایی.
مکن بد میامیز با بدگران
ز بد کردن بدگران کن کران.
شمسی (یوسف و زلیخا).
و رجوع به بدگری شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.