جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بخود: (تعداد کل: 1)
بخود
[بِ خوَدْ / خُدْ] (ق مرکب) بخویش. بخویشتن. (ناظم الاطباء). بنفسه. بذاته. (دانشنامهء علائی ص 117). به اختیار :
من بخود نامدم اینجا که بخود بازروم
آنکه آورد مرا بازبرد در وطنم.
(منسوب به مولوی).
- بخود گرم بودن؛ خودپسند و خودرأی بودن. (آنندراج) :
آفتاب ار گویدت من با تو می مانم مرنج
چون بخود...
من بخود نامدم اینجا که بخود بازروم
آنکه آورد مرا بازبرد در وطنم.
(منسوب به مولوی).
- بخود گرم بودن؛ خودپسند و خودرأی بودن. (آنندراج) :
آفتاب ار گویدت من با تو می مانم مرنج
چون بخود...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.