جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بتاب: (تعداد کل: 3)

بتاب

[بِ] (ص مرکب) باتاب. تابدار. که تاب دارد :
ای رخ رخشان جانان زیر آن زلف بتاب
لالهء عنبرحجابی یا گل سنبل نقاب.عنصری.
از همچو تو دلداری دل برنکنم آری
چون ناز کشم باری زان زلف بتاب اولی.
حافظ.

بتاب

[ ] (اِ) ماده ای است از آهک و سنگ و گل که در زیر بنیان عمارات و کف خزینهء حمام و امثال آن با آب مخلوط کرده ریزند. در شیراز لفظ مذکور را مخفف کرده بتو گویند. (فرهنگ نظام).

بتاب

[بَ] (اِ) بتا. بهطه. و آن طعامی است که از برنج و روغن سازند. (صحاح الفرس). و رجوع به بتا شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.