جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بایه: (تعداد کل: 4)

بایه

[یَ] (ع اِ) زن بای تونس. (یادداشت مؤلف).

بایه

[یِ] (اِخ) دهی از دهستان ییلاق بخش حومهء شهرستان سنندج در 45 هزارگزی شمال خاوری سنندج، سکنهء آن 150 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج5).

بایه

[یَ / یِ] (اِخ) دهی از دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین. در 24 هزارگزی شمال غربی مرکز بخش، سکنهء آن 200 تن، آب آن از قنات، محصول آن غلات، چغندر قند و انگور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج1).

بایه

[یَ] (معرب، اِ) پایه. پشتیبان. (از دزی ج1 ص49). معرب پایه. || مقام. و رجوع به پایه شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.