جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه باهله: (تعداد کل: 3)

باهله

[هِ لَ] (ع ص) باهل. زن بی شوهر. (آنندراج) (منتهی الارب).

باهله

[هِ لَ] (اِخ) قبیله ای است از قیس همدان. (آنندراج). و آن نام زنی از قبیلهء همدان بوده است. فرزندانش به وی منسوبند و از آن قبیله است ابوامامهء باهلی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نام قبیله ای از قبائل تازی. گویند این قبیله برخلاف قاعدهء کلیهء اعراب به انتساب غیرمستقیم...

باهله

[هِ لَ] (اِخ) نام زنی از همدان که فرزندانش به او منسوب هستند. (از ناظم الاطباء). و ابوامامهء باهلی به او منسوب است. (منتهی الارب). او دختر اعصر بوده است. (از انساب سمعانی). زنی از همدان بود که به معن بن اعصربن سعدبن قیس عیلان (ظ: غیلان) تعلق داشت و...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.