جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه باقری: (تعداد کل: 6)
باقری
(ترکی، اِ) بترکی قید است. و قید باقلی شیح است. (فهرست مخزن الادویه).
باقری
[قِ] (ص نسبی) منسوب به باقر.
باقری
[قِ] (اِخ) زیدبن احمد باقری علوی، او در زمان متوکل عباسی خروج کرد ولی جمعی که با او همعهد و هم سوگند بودند ازو برگشتند و در جنگ بر دست لشکر متوکل گرفتار شد. (از تاریخ گزیده چ عکسی ص325).
باقری
[قِ] (اِخ) از شعرای یزد. نام و تخلصش باقر(1). در عهد شاه عباس بفرمانداری یزد منصوب شد ولی حاکم بدسلوکی بود مگر در اواخر ایام که تغییر حال داد و در سلک ادباء درآمد. او راست:
بر آن سرم که کشم دست از سر دنیا
اگر بجا نهدم سر، ستمگر دنیا
شگفت آنکه...
بر آن سرم که کشم دست از سر دنیا
اگر بجا نهدم سر، ستمگر دنیا
شگفت آنکه...
باقری
[قِ] (اِخ) دهی است از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 9 هزارگزی باختر فهلیان و بر کنار شوسهء کازرون به بهبهان در دامنه واقع است. ناحیه ایست گرمسیر و دارای 250 سکنه. آب آنجا از رودخانهء فهلیان و چشمه تأمین میشود. محصول عمدهء آن غلات...