جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بافیدن: (تعداد کل: 1)
بافیدن
[دَ] (مص) بافتن. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (فرهنگ شعوری). نسج. حیاکت :
آنچه پنجه سال بافیدی بهوش
زان نسیج خود بغلطاقی بپوش.مولوی.
بعد از آن قوم دگر از روزنش
مطلع گشتند بر بافیدنش.مولوی.
یا تو بافیدی یکی کرباس تا
خوش بسازی بهر پوشیدن قبا.مولوی.
و رجوع به بافتن شود.
آنچه پنجه سال بافیدی بهوش
زان نسیج خود بغلطاقی بپوش.مولوی.
بعد از آن قوم دگر از روزنش
مطلع گشتند بر بافیدنش.مولوی.
یا تو بافیدی یکی کرباس تا
خوش بسازی بهر پوشیدن قبا.مولوی.
و رجوع به بافتن شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.