جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه باسواد: (تعداد کل: 1)
باسواد
[سَ] (ص مرکب)(1) کسی که باخواندن و نوشتن آشنا باشد. سواددار. بزبان فرانسوی، لتره(2). آشنا به مقدمات خواندن و نوشتن. || اصطلاحاً برای مردم فهمیده و دانشمند و متبحر در یک فن نیز گفته میشود. و رجوع به سواد شود.
(1) - از با + سواد.
(2) - Lettre.
(1) - از با + سواد.
(2) - Lettre.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.