جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ایرانی: (تعداد کل: 1)
ایرانی
(ص نسبی، اِ) هر چیز که وابسته به ایران باشد. اهل ایران. تابع ایران. (فرهنگ فارسی معین) :
از ایرانیان بد تهم کینه خواه
دلیر و ستنبه بهر کینه گاه.فردوسی.
هنر نزد ایرانیان است و بس
ندارند شیر ژیان را به کس.فردوسی.
همه نامداران ایرانیان
برفتند گریان کمر بر میان.فردوسی.
-زبان ایرانی؛ شعبه ای از زبانهای هند...
از ایرانیان بد تهم کینه خواه
دلیر و ستنبه بهر کینه گاه.فردوسی.
هنر نزد ایرانیان است و بس
ندارند شیر ژیان را به کس.فردوسی.
همه نامداران ایرانیان
برفتند گریان کمر بر میان.فردوسی.
-زبان ایرانی؛ شعبه ای از زبانهای هند...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.