جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اویس: (تعداد کل: 4)
اویس
[اُ وَ] (ع اِ) گرگ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (شرفنامهء منیری). یکی از نامهای گرگ است که به عربی ذئب گویند. (برهان).
اویس
[اُ وَ] (اِخ) نام ولیی که از قرن بوده. (شرفنامهء منیری) (برهان). رجوع به اویس قرنی شود.
اویس
[اُ وَ] (اِخ) (شیخ...) ابن شیخ حسن دومین از آل جلایر (757 ه . ق. تا 777 ه . ق.) :
من از جان چاکر سلطان اویسم
اگر چه یادش از چاکر نباشد.حافظ.
در هر یک از دو خانوادهء آل مظفر، ملوک فارس و جلایریان، ملوک بغداد سلطان اویس نامی بوده است که...
من از جان چاکر سلطان اویسم
اگر چه یادش از چاکر نباشد.حافظ.
در هر یک از دو خانوادهء آل مظفر، ملوک فارس و جلایریان، ملوک بغداد سلطان اویس نامی بوده است که...
اویس
[اُ وَ] (اِخ) از خاندان بادوسپان (973 - 975 ه . ق.) که در نور مازندران حکومت داشت. (التدوین).