جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اولاً: (تعداد کل: 1)
اولاً
[اَوْ وَ لَنْ] (ع ق)نخستین. (ناظم الاطباء). در اول، پیش از همه :
گرت باید که سست گردد زه
اولاً پوستین بگازر ده.سنایی.
نغمه های اندرون اولیا
او گوید که ای اجزای لا.مولوی.
بسیار کسان که جان شیرین
در پای تو ریزد او من.سعدی.
گرت باید که سست گردد زه
اولاً پوستین بگازر ده.سنایی.
نغمه های اندرون اولیا
او گوید که ای اجزای لا.مولوی.
بسیار کسان که جان شیرین
در پای تو ریزد او من.سعدی.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.