جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه الحان: (تعداد کل: 2)

الحان

[اِ] (ع مص) سخن فهمانیدن کسی را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). دریابانیدن چیزی. (مجمل اللغه). دریاوانیدن چیزی. (تاج المصادر بیهقی). || خوش خواندن قرآن و خوشخوانی کردن. (آنندراج). خوشخوانی. (غیاث اللغات).

الحان

[اَ] (ع اِ) جِ لَحن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ترجمان علامه تهذیب عادل). آوازهای خوش و موزون. (آنندراج). آوازها. (غیاث اللغات). شکنها در سرود. و رجوع به لَحن شود :
زنان دشمنان در پیش ضربت
بیاموزند الحانهای شیون.منوچهری.
بیندیش از آن خر که بر چوب منبر
همی پای کوبد به الحان قاری
بدان رقص و الحان...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.