جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اقوال: (تعداد کل: 2)
اقوال
[اَقْ] (ع اِ) جِ قَوْل. (آنندراج) (اقرب الموارد). قولها و گفتارها و سخنها. (ناظم الاطباء) :
اقوال مرا گر نبود باورت این قول
اندر کتب من یک یک بشمر و بنگر.
ناصرخسرو.
او بیان میکرد با ایشان فصیح
دائماً ز افعال و اقوال مسیح.مولوی.
|| جِ قَیل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به قیل...
اقوال مرا گر نبود باورت این قول
اندر کتب من یک یک بشمر و بنگر.
ناصرخسرو.
او بیان میکرد با ایشان فصیح
دائماً ز افعال و اقوال مسیح.مولوی.
|| جِ قَیل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به قیل...
اقوال
[اِقْ] (ع مص) بربستن بر کسی سخن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قولی بکسی منسوب کردن. (تاج المصادر بیهقی). بربستن گفتاری ناگفته بر کسی. بربستن بر کسی سخنی را که نگفته است. (ناظم الاطباء).