جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اضطراراً: (تعداد کل: 1)
اضطراراً
[اِ طِ رَنْ] (ع ق) بطور احتیاج. (ناظم الاطباء). مضطراً. ناچاره. اِلجاءً. ناگزیر. || بطور پریشانی و مسکنت. (ناظم الاطباء). || بطور اجباری. (ناظم الاطباء). به اجبار. اجباراً. بوجوب. بضرورت. || از جهت تعدی و زبردستی. (ناظم الاطباء). و رجوع به اضطرار شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.