جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه احمدبیک: (تعداد کل: 6)
احمدبیک
[اَ مَ بَ] (اِخ) یکی از متأخرین شعرای ایران از مردم اصفهان. او بهندوستان رحلت کرد و پس از چند سال که در بنگاله اقامت گزید بشاهجهان آباد رفت و بخدمت شاه جهان پیوست و این بیت از اوست:
از جنبش نسیم سحرگاه لاله ها
بر یکدگر زدند چو مستان پیاله ها.
(قاموس...
از جنبش نسیم سحرگاه لاله ها
بر یکدگر زدند چو مستان پیاله ها.
(قاموس...
احمدبیک
[اَ مَ بَ] (اِخ) ابن علاءالدوله ذوالقدر که از جانب پدر با برادر مهتر خویش کورشرخ (؟). بسرداری سپاهی که بخونخواهی ساروقبیلان بحرب محمدبیک استاجلو مأمور گردید و در ظاهر قلعه آمد جنگی سخت بوقوع پیوست و هر دو برادر کشته شدند. رجوع بحبط ج2 ص348 شود.
احمدبیک
[اَ مَ بَ] (اِخ) دنبلی، عم شهبازخان که از طرف کریمخان زند برتبهء ایلبگی گری فرقهء دمل نائل گردید. رجوع به مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص266 و 268 شود.
احمدبیک
[اَ مَ بَ] (اِخ) دوقه کین زاده. متوفی در اواسط دولت سلطان سلیمان. او راست دیوانی بترکی. رجوع به دوقه کین زاده شود.
احمدبیک
[اَ مَ بَ] (اِخ) صوفی اغلی. از امرای ظهیرالسلطنه محمد بابر میرزا معاصر شاه اسماعیل صفوی. رجوع بحبط ج2 ص360 و 362 شود.
احمدبیک
[اَ مَ بَ] (اِخ) نظام الدوله از بزرگان دوران شاه اسماعیل. رجوع بحبط ج2 ص373 و 383 شود.