جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ابواب: (تعداد کل: 2)
ابواب
[اَبْ] (ع اِ) جِ باب. درها. مَداخل :
بجود و رای بکرده ست خلق را بی غم
بعدل و داد گشاده ست بر جهان ابواب.
مسعودسعد.
بلا گرچه مقدور از ابواب دخول آن احتراز واجب. (گلستان). || فصول. مباحث. بخشها. حیثیات. اقسام. موارد. مسائل. امور : بهم نشستند و شراب خوردند که استادم در...
بجود و رای بکرده ست خلق را بی غم
بعدل و داد گشاده ست بر جهان ابواب.
مسعودسعد.
بلا گرچه مقدور از ابواب دخول آن احتراز واجب. (گلستان). || فصول. مباحث. بخشها. حیثیات. اقسام. موارد. مسائل. امور : بهم نشستند و شراب خوردند که استادم در...
ابواب
[اَبْ] (اِخ) یا الابواب. جبال پیرنه(1). (نخبه الدهر).
(1) - Les Pyrenees.
(1) - Les Pyrenees.