جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آهنگر: (تعداد کل: 1)
آهنگر
[هَ گَ] (ص مرکب) پیشه وری که آهن در کوره تافته و کوبد و آلات آهنینه سازد. حداد. هبرَقی. هالکی. قین. ریّام. نهامی. نهامین :
کشاورز و آهنگر و پای باف
چو بیکار باشند سَرْشان بکاف.ابوشکور.
سر سروران زیر گرز گران
چو سندان بد و پتک آهنگران.فردوسی.
وزآن چرم کآهنگران پشت پای
بپوشند هنگام زخم درای
همان...
کشاورز و آهنگر و پای باف
چو بیکار باشند سَرْشان بکاف.ابوشکور.
سر سروران زیر گرز گران
چو سندان بد و پتک آهنگران.فردوسی.
وزآن چرم کآهنگران پشت پای
بپوشند هنگام زخم درای
همان...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.