جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آموی: (تعداد کل: 1)
آموی
(اِخ) آمو. آمویه. آمون. آمل. نام دشتی فراخ و ریگی بماوراءالنهر به ساحل جیحون :
ریگ آموی و درشتی های او
زیر پایم پرنیان آید همی.رودکی.
عنانش گرفتند و برتافتند
سوی ریگ آموی بشتافتند.فردوسی.
فروتر که از دشت آموی و زم
همیدون به ختلان درآید بهم.فردوسی.
به بستند آذین بشهر و براه
درم ریختند از بر دخت شاه
به...
ریگ آموی و درشتی های او
زیر پایم پرنیان آید همی.رودکی.
عنانش گرفتند و برتافتند
سوی ریگ آموی بشتافتند.فردوسی.
فروتر که از دشت آموی و زم
همیدون به ختلان درآید بهم.فردوسی.
به بستند آذین بشهر و براه
درم ریختند از بر دخت شاه
به...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.