جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه یزدان: (تعداد کل: 2)
یزدان
[یَ] (اِخ)(1) یکی از نامهای خداوند تبارک و تعالی جل شأنه. (از ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (از آنندراج) (از غیاث) (از فرهنگ جهانگیری). ایزد :
چو بیچاره گشتند و فریاد جستند
بر ایشان ببخشود یزدان گرگر.دقیقی.
نگفتم سه روز این سخن را به کس
مگر پیش یزدان فریادرس.فردوسی.
بنالم ز تو پیش یزدان پاک
خروشان و...
چو بیچاره گشتند و فریاد جستند
بر ایشان ببخشود یزدان گرگر.دقیقی.
نگفتم سه روز این سخن را به کس
مگر پیش یزدان فریادرس.فردوسی.
بنالم ز تو پیش یزدان پاک
خروشان و...
یزدان
[یَ] (اِخ)(1) یکی از نامهای خداوند تبارک و تعالی جل شأنه. (از ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (از آنندراج) (از غیاث) (از فرهنگ جهانگیری). ایزد :
چو بیچاره گشتند و فریاد جستند
بر ایشان ببخشود یزدان گرگر.دقیقی.
نگفتم سه روز این سخن را به کس
مگر پیش یزدان فریادرس.فردوسی.
بنالم ز تو پیش یزدان پاک
خروشان و...
چو بیچاره گشتند و فریاد جستند
بر ایشان ببخشود یزدان گرگر.دقیقی.
نگفتم سه روز این سخن را به کس
مگر پیش یزدان فریادرس.فردوسی.
بنالم ز تو پیش یزدان پاک
خروشان و...