[گوشْ وَ] (ص مرکب) صاحب گوش. دارای گوش. که گوش دارد. (مؤلف). || سامع. (مؤلف). -امثال: گوشور یک بار خندد کر دو بار . (امثال و حکم ج3 ص1333). || دارای گوش بزرگ. (ولف). اذون. آنکه گوش برجسته دارد چون آدمی و آهو و ستور خلاف صموخ که گوش خفته است مانند...
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.