جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه گلرخ: (تعداد کل: 1)
گلرخ
[گُ رُ] (ص مرکب) آنکه صورتش چون گل باشد. گلروی. زیباروی. گلچهره. خوش صورت :
ز هر خرگهی گلرخی خواستند
به دیبای چینی بیاراستند.فردوسی.
کنیزان گلرخ فزون از هزار
به دشت آمدند هر یکی چون بهار.
اسدی.
کنیزان گلرخ فرازآمدند
همه پیش جم در نماز آمدند.اسدی.
همه دشت گلرخ همه باغ پرگل
رخ گل معصفر گل رخ مزعفر.ناصرخسرو.
ابر بارنده...
ز هر خرگهی گلرخی خواستند
به دیبای چینی بیاراستند.فردوسی.
کنیزان گلرخ فزون از هزار
به دشت آمدند هر یکی چون بهار.
اسدی.
کنیزان گلرخ فرازآمدند
همه پیش جم در نماز آمدند.اسدی.
همه دشت گلرخ همه باغ پرگل
رخ گل معصفر گل رخ مزعفر.ناصرخسرو.
ابر بارنده...