[گُ سَسْ تَ / تِ] (ن مف) از هم جدا کرده و از هم جداشده. (آنندراج). نامرتبط. ضد متصل. ضد پیوسته : و بصره را دوازده محلت است هر یکی چند شهری از یکدیگر گسسته. (حدود العالم). || بریده. (آنندراج). منقطع : دل وی ز تیمار خسته مباد امید جهان زو گسسته...
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.