جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه گستاخ: (تعداد کل: 1)
گستاخ
[گُ] (ص) پهلوی ویستاخْو(1)، ارمنی وسته،(2) پارسی باستان احتمالاً ویست هوا(3). (حاشیهء برهان قاطع چ معین). بی ادب و دلیر و تند باشد. (برهان). شوخ و چالاک و بی ادب. (غیاث). بی محابا و جسور. (آنندراج). بی پروا. متهور. بی پرده. صریح :
پذیره فرستاد شمّاخ را
چه مایه دلیران گستاخ را.فردوسی.
مباش...
پذیره فرستاد شمّاخ را
چه مایه دلیران گستاخ را.فردوسی.
مباش...