[کَ گِ] (اِ مرکب) مخفف «کاه و گل»، و با لفظ کردن مستعمل. (آنندراج). کاهگل. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) :
سرای خود را کرده ستانهء زرین
به سقف خانه پدر بر ندیده کهگل و ویم.
سوزنی (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
رنگ رویم فتاد بر دیوار
نام کهگل به زعفران برخاست.خاقانی.
روی خاک آلود...