جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کنیزک: (تعداد کل: 1)
کنیزک
[کَ زَ] (اِ مصغر) کاف آخر این لفظ جزو کلمه نیست بلکه برای تصغیر یا تحقیر است. (غیاث). مصغر کنیز یعنی کنیز خردسال. (ناظم الاطباء). پهلوی، پازند کنیچک(1)؛ زن خرد. پرستار زن. دخترک یا زنکی که برده باشد. کنیز. (فرهنگ فارسی معین). فتاه. (ترجمان القرآن) (دهار). داه. پرستار. (صحاح الفرس)....