جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کلیمی: (تعداد کل: 2)
کلیمی
[کَ] (حامص) کلیم بودن. مانند موسی(ع) بودن. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلیم و کلیم الله شود.
کلیمی
[کَ] (ص نسبی) منسوب به کلیم الله، موسی (ع). پیرو دین موسی (ع) (فرهنگ فارسی معین). یهود. جهود. یهودی. موسایی. موسوی. اسرائیلی. ج، کلیمیان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به یهود و بنی اسرائیل شود.