جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کرن: (تعداد کل: 3)
کرن
[کْرُ / کُ رَ] (ص، اِ) اسبی را گویند که رنگ او میان زرد و بور باشد. (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (برهان). کرند. کرنگ. کرن. کرنگه. کرنده. کورنگ. (حاشیهء برهان چ معین). رجوع به مترادفات کلمه شود. || رنگ میان زرد و بور. رنگ بین زرد و سرخ. || آنچه...
کرن
[کُ رَ] (اِخ) رودخانه ای است میان فارس و عراق منشعب از زاینده رود اصفهان که به شوشتر می آید و از آنجا به دریای عمان می ریزد. شادروان و سد قیصر روم بر آن است در شوشتر. (لغت محلی شوشتری خطی). رجوع به کرند شود.
کرن
[کْرُ / کُ رُ] (اِ) مسکوکی در اطریش معادل یک قران. (یادداشت مؤلف). || واحد پول سوئد و نروژ و دانمارک(1).
(1) - Krona, Krone.
(1) - Krona, Krone.