جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کاول: (تعداد کل: 2)
کاول
[وُ] (اِ) سفره چی و بکاول. (ناظم الاطباء). مخفف بکاول که ترکان توشمال گویند و سفره چی را نیز گفته اند. (برهان). در ترکی جغتایی بکاول بمعنی صاحب منصب و کسی است که مأمور چشیدن مشروبات است. (از حاشیهء برهان چ معین). || گندنای کوهی را هم میگویند و آن...
کاول
[وُ] (اِخ) کابل، پایتخت افغانستان. رجوع به کابل شود.