جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه کاه: (تعداد کل: 4)

کاه

(اِ) هندی باستان کاشه(1)، پهلوی کاه، کردی که(2). (حاشیهء برهان چ معین). علف خشک را گویند. (برهان). ساقهء گندم و جو خشک شده و در هم کوفته. قطعات خشک ساقه گندم و جو و برخی گیاهها :
بچشمت اندر بالار ننگری تو به روز
به شب به چشم کسان اندرون ببینی کاه.
رودکی.
بدو...

کاه

(نف مرخم) مخفف کاهنده. (یادداشت مؤلف). بصورت مزید مؤخر در ترکیبات آید: جانکاه، عمرکاه، انده کاه، محنت کاه. (از یادداشتهای مؤلف). رجوع به هر یک از این کلمات شود.

کاه

(اِ) در طوالش درخت زیرفون را کاه نامند. (یادداشت مؤلف). رجوع به زیرفون شود.

کاه

(اِخ) دهستانی است از بخش داورزن شهرستان سبزوار. دارای 9692 تن سکنه است. آب آن از قنوات و محصول عمده اش غله و پنبه است. این دهستان شامل 13 آبادی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج9).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.