جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کالیوه: (تعداد کل: 1)
کالیوه
[لی وَ / وِ] (ص) بمعنی کالیو است. نادان. احمق. سرگشته. (برهان) (صحاح الفرس). آسیمه. (صحاح الفرس). دیوانه مزاج. (برهان). کندفهم. (شعوری ج2 ورق 259). کالویه و حیران و سرگردان. (ناظم الاطباء). || پریشان. (ناظم الاطباء) :
ناله بلبل سحرگاهان و باد مشکبوی
مردم سرمست را کالیوه و شیوا کند.
منوچهری.
چون شدم نیم...
ناله بلبل سحرگاهان و باد مشکبوی
مردم سرمست را کالیوه و شیوا کند.
منوچهری.
چون شدم نیم...