جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کاله: (تعداد کل: 4)
کاله
[کالْ لَ] (ع ص) کُند. مقابل تیز. موسی کالَّهٌ؛ استره کُند. (مهذب الاسماء).
کاله
[لَ / لِ] (اِ) بمعنی کالا است که اسباب و متاع باشد. (برهان) (غیاث) (از آنندراج) (شعوری ج2 ورق 258 ب). اثواب خانه. (شعوری ج2 ورق 258 ب). حطام. سلعه :
یکی کاروان خانه اندر سرای
نبد کاله را بر زمین نیز جای.فردوسی.
چون آن تخت و آن کالهء ساده شاه
بدست آمدت برنهادی...
یکی کاروان خانه اندر سرای
نبد کاله را بر زمین نیز جای.فردوسی.
چون آن تخت و آن کالهء ساده شاه
بدست آمدت برنهادی...
کاله
[لَ / لِ] (پسوند) مزید مؤخر امکنه بمعنی کال، جای، مکان، چون: میان کاله. رجوع به کال شود.