جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه کاخ: (تعداد کل: 3)

کاخ

(اِ) کوشک باشد. (لغت فرس اسدی). منظر باشد و کوشک را نیز گویند. (صحاح الفرس). کوشک بلند. صرح. (زمخشری). کوشک و قصر و عمارت بلند باشد. (برهان). خانه، اطاق، کوشک و خانه های چند رویهم برافراشته. قصری که در بستان سازند. اسپرلوس. رجوع به اسپرلوس شود :
چه شهر شهر بدو...

کاخ

(ع اِ) کازه ای از نی و کلک و مانند آن بی روزن. ج، کیخان و اکواخ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). (الکوخ و الکاخ بیتٌ مسنمٌ) ای له سنام و هو فارسی و الکرخ ایضاً بیت (من قصب بلا کوه). (تاج العروس).

کاخ

(اِخ) قصبه ای باشد در خراسان از مضافات تون. (برهان). امروز کاخک گویند. (برهان قاطع چ معین حاشیهء لغت کاخ).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.