جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه چهارچنگولی: (تعداد کل: 1)
چهارچنگولی
[چَ / چِ چَ] (ص نسبی، ق مرکب) تن و دست و پای کژ و خشک شده. || در تداول عامه بدن متشنج و خشک. رجوع به چارچنگولی شود.
- چهارچنگولی ماندن؛ حرکت نتوانستن از کثرت درد، که در ناحیهء کمر و پشت از قولنج و غیره عارض شود.
- چهارچنگولی ماندن؛ حرکت نتوانستن از کثرت درد، که در ناحیهء کمر و پشت از قولنج و غیره عارض شود.