جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه چرمی: (تعداد کل: 3)
چرمی
[چَ] (ص نسبی) منسوب به چرم. (ناظم الاطباء). آنچه از چرم سازند. چرمین. چرمینه. از چرم. جنس ساخته شده از چرم. رجوع به چرم و چرمین و چرمینه شود.
چرمی
[چَ] (اِخ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از قلعه جات چناران زعفرانلوی خراسان است که ده خانوار سکنه دارد و زراعتش از آب قنات مشروب میشود». (از مرآت البلدان ج 4 ص 222). دهی از دهستان چناران بخش حومهء شهرستان مشهد که در 59هزارگزی شمال مشهد واقع است. جلگه و معتدل...