جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه چاق: (تعداد کل: 1)
چاق
(1) (ترکی، ص) سمین. درشت. فربی. بسیار گوشت. مقابل لاغر. سطبر. (غیاث). فربه و کلفت از انسان و حیوان. (فرهنگ نظام). فربه. (ناظم الاطباء). || بمعنی صحت باشد. (برهان). صحیح و تندرست. (آنندراج). تندرست. (غیاث) (فرهنگ نظام). تندرست و سلامت. (ناظم الاطباء).
-دماغ کسی چاق بودن؛ در تداول عامه کنایه از...
-دماغ کسی چاق بودن؛ در تداول عامه کنایه از...