جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پین: (تعداد کل: 3)
پین
(اِ) در اصطلاح بنائی، مقداری به پهنای یک آجر: یک پین باید از زمین را کند. مخفف پینه. || ریختگی و گلی که در قنات پیدا شود و مانع جریان و زهیدن آب شود.
- پین پین برداشتن؛ تنقیهء کاریز از پین.
- پین پین برداشتن؛ تنقیهء کاریز از پین.
پین
[پِ] (اِخ)(1) توماس. روزنامه نگار انگلیسی که به تبعیت دولت فرانسه درآمد و بر اثر اقداماتی که برای دفاع از افکار جدید بعمل آورد بعضویت مجلس کنوانسیون انتخاب شد. (1737 - 1809 م.).
(1) - Paine (Payne), Thomas.
(1) - Paine (Payne), Thomas.
پین
(اِخ) نام دهی از توابع کاشان. (ترجمهء محاسن اصفهان مافروخی ص38).