جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پیشینه: (تعداد کل: 1)
پیشینه
[نَ / نِ] (ص نسبی) قدیم. دیرینه. سلف. سالف. متقدم. قبلی. ماضی. گذشته. سابق. پیشین :
نهال آنگه شود در باغ برور
که برداریش از آن پیشینه معدن.
ناصرخسرو.
و پیش از وی نامها که نوشتندی از دیگر پادشاهان پیشینه مختصر بودی. (فارسنامهء ابن البلخی ص49).
عهد پیشینه یاد میکردند
آنچه شان بود شاد میخوردند.نظامی.
و آن...
نهال آنگه شود در باغ برور
که برداریش از آن پیشینه معدن.
ناصرخسرو.
و پیش از وی نامها که نوشتندی از دیگر پادشاهان پیشینه مختصر بودی. (فارسنامهء ابن البلخی ص49).
عهد پیشینه یاد میکردند
آنچه شان بود شاد میخوردند.نظامی.
و آن...