جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پولاد: (تعداد کل: 3)
پولاد
(اِ) آهن خشکه و آبدار که شمشیر و جز آن کنند و معرب آن فولاد است. مصاص الحدید المنقی من خبثه. (المعرب جوالیقی ص247). آهن ناب پاک. یلب. (منتهی الارب). ابن البیطار از قول غافقی نقل کند: «فولاد، هو المتخلص من نرم آهن.» و در بعض لغتنامه ها آمده است...
پولاد
(اِخ) ابن شادی بیک. از فرزندان جوجی خان بن چنگیزخان (بیست و ششمین) حاکم دشت قبچاق. (حبیب السیر چ خیام. تهران ج 3 ص 76).
پولاد
(اِخ) (قلعه...) نام قلعتی به مازندران. (حبیب السیر چ خیام تهران ص466).