جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پور: (تعداد کل: 3)
پور
(اِ) در اوستا و پارسی باستان پوثره(1) و در سانسکریت پوتره(2) و در پهلوی پوس و پسر و پوهر و پور. (یشتها تألیف پورداود ج 2 ص62). پسر. مقابل دختر. ابن. پوره. پُس. فرزند نرینه:
نه چون پور میر خراسان که او
عطا را نشسته بود کردگار.رودکی.
سوی میسره گرد بستور بود
زریر سپهدار...
نه چون پور میر خراسان که او
عطا را نشسته بود کردگار.رودکی.
سوی میسره گرد بستور بود
زریر سپهدار...
پور
(اِخ) فور.(1) نام رای شهر کنوج (قنوج). ||نام یکی از ملوک قدیمهء هند. وی در زمان استیلای اسکندر مقاومتی کرد ولی به اسارت افتاد. وقتی که او را به حضور اسکندر بردند از وی پرسید: «می خواهی که با تو چه معامله کنم؟» گفت: «معاملهء شاهانه» این پاسخ موافق طبع...