جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پذیرفتن: (تعداد کل: 1)
پذیرفتن
[پَ رُ تَ] (مص) پذرفتن. قبول. (تاج المصادر بیهقی). قبول کردن. برداشتن. استقبال :
خواهی اندکتر از جهان بپذیر
خواهی از ری بگیر تا بحجاز.رودکی.
پذیرفت ازو شهریار آنچه گفت
گل رویش از تازگی برشکفت.دقیقی.
پذیرفتم او را بشاهنشهی
از این پس نباشم جز او را رهی.فردوسی.
بدو گفت بهرام کاین هر چهار [ دخت را ]
پذیرفتم...
خواهی اندکتر از جهان بپذیر
خواهی از ری بگیر تا بحجاز.رودکی.
پذیرفت ازو شهریار آنچه گفت
گل رویش از تازگی برشکفت.دقیقی.
پذیرفتم او را بشاهنشهی
از این پس نباشم جز او را رهی.فردوسی.
بدو گفت بهرام کاین هر چهار [ دخت را ]
پذیرفتم...