جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پدر: (تعداد کل: 3)
پدر
[پِ دَ] (اِ) (از پهلوی اَبی تَر)(1) مردی که از او دیگری بوجود آمده است. باب. والِد. اَب. بابا. اَبَه :
بپذرفت مهران ستاد از پدر
بنام شهنشاه پیروزگر.فردوسی.
نبیره سپهدار فغفور چین
پدر گرد خاقان با آفرین.فردوسی.
بخوبی پری و بپاکی گهر
به پیکر سروش و بچهره پدر.فردوسی.
پسر بد مر او را یکی خوبروی
هنرمند و...
بپذرفت مهران ستاد از پدر
بنام شهنشاه پیروزگر.فردوسی.
نبیره سپهدار فغفور چین
پدر گرد خاقان با آفرین.فردوسی.
بخوبی پری و بپاکی گهر
به پیکر سروش و بچهره پدر.فردوسی.
پسر بد مر او را یکی خوبروی
هنرمند و...
پدر
[پِ رُ] (اِخ)(1) نام پنج پادشاه کشور پرتقال. پدرُی اول دالکانتارا(2) امپراطور برزیل پسر ژان ششم پادشاه پرتقال مولد او به کلوز(3) نزدیک لیسبون(4) بسال 1798م. و وفات در سنهء 1834 در لیسبون. وی در 1807 م. هنگامی که خاندان سلطنتی پرتقال مجبور به ترک آن کشور شدند به برزیل...