جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ویله: (تعداد کل: 5)
ویله
[وَ لَ] (ع اِ) ویل. رسوایی. گویند: یا ویلتاه، در هنگام تلهف و تعجب. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به ویل (صوت، اِ) شود.
ویله
[لِ] (اِخ) دهی است از دهستان بیونیج بخش کرند شهرستان شاه آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج5).
ویله
[لِ] (اِخ) دهی است از دهستان سرشیو بخش مریوان شهرستان سنندج. 115 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج5).
ویله
[لِ] (اِخ) دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج5).
