جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه وفد: (تعداد کل: 3)

وفد

[وَ] (ع مص) وفود. وفاده. افاده. به رسولی آمدن نزد کسی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). به رسولی و ایلچیگری پیش کسی رفتن. (غیاث اللغات). پیام آوری. رسالت. || (اِ) بالای کوه و ریگ بلندبرآمده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).

وفد

[وَ] (ع اِ) وفود. جِ وافد، به معنی آینده و به رسولی آینده. (اقرب الموارد) (المنجد) (منتهی الارب) (غیاث اللغات). گروه که به نزدیک سلطان روند جهت مهمی. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی).

وفد

[وُفْ فَ] (ع ص، اِ) جِ وافد، به معنی آینده و به رسولی آینده. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به وفد و وفود شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.