جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه وضوح: (تعداد کل: 1)
وضوح
[وُ] (ع مص) ضحه. روشن و پیدا و آشکار گردیدن کار. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). هویدا شدن و روشن شدن. (تاج المصادر بیهقی). || (اِمص) روشنی. پیدایی. ظهور.